سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قاصدک

  

گوشی تلفن را برمیدارم

انگشتانم یاریم نمیکنند تا شماره هارا لمس کنم

بوق اول...نفسم در سینه حبس میشود

بوق دوم...نگاهم کاغذ رنگ باخته را زیر و رو میکند

بوق سوم...زمزمه میکنم مبادا گمت کرده باشم؟

بوق چهارم...تمام...

صدای گرم و گیرای تو که در گوشم میپیچد پر از حس خوب میشوم خودت هستی همان رفیق خوب روزهای تلخ و شیرینم...

من این صدا را هرجای دنیا که باشم به یاد دارم...

همکلاسی...دلم برایت سخت تنگ شده...

 


نوشته شده در یکشنبه 92/8/5ساعت 6:18 عصر توسط فاطمه زهرا نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin